جدول جو
جدول جو

معنی پاشنه گزک - جستجوی لغت در جدول جو

پاشنه گزک
(نَ / نِ گَ زَ)
پاشنه گز. جنبنده ای باشد چون نیم کرۀ سیاه نزدیک چند نیم گردکانی و پایهای ریزه دارد و پشت وی مدوّر است چون سپری و سیاهی او از جعل کمتر است و چون در زیر پای یا سنگی پخش شود درون آن همه چون پیهی سفید باشد و این همان حشره است که عرب حمارقبان و عیرقبان نامد.
لغت نامه دهخدا
پاشنه گزک
پاشنه گز
تصویری از پاشنه گزک
تصویر پاشنه گزک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ گَ)
حمارقبان. (خواص الحیوان). حمارقپان. (ترجمه خواص الحیوان). پاشنه گزک. رجوع به پاشنه گزک شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
آنجایی از دوپهلوی اسب که پاشنۀ سوار بر آن خورد: معدّ، پاشنه گاه سوار از اسب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ گَ زَ)
قسمی آتش بازی. پاچه خیزک
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاشنه گز
تصویر پاشنه گز
جنس ماده سوسک حمام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاشنه گاه
تصویر پاشنه گاه
آنجای از دو پهلوی اسب که پاشنه سوار بر آن خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه گزک
تصویر پاچه گزک
پاچه خیزک
فرهنگ لغت هوشیار